روش تاریخ نگاری و نقد آثار نیک یاد محمود بیهقی
بیهق اندیشه/ابوالفضل بروغنی،پژوهشگر،نویسنده،محقق و سبزوار پژوه معاصر که کتاب هایی چون بررسی زبان شناسانه گویش سبزوار،خوبان پارسی گو و خراسان در آیینه فرهنگ مردم از وی چاپ شده است در یادداشتی ضمن تمجید آثار ارزشمند محمود بیهقی به نقد کتاب های این تاریخ نگار محلی می پردازد. ابوالفضل بروغنی:بعضی واژه” تاریخ” را “سریانی” و از […]
بیهق اندیشه/ابوالفضل بروغنی،پژوهشگر،نویسنده،محقق و سبزوار پژوه معاصر که کتاب هایی چون بررسی زبان شناسانه گویش سبزوار،خوبان پارسی گو و خراسان در آیینه فرهنگ مردم از وی چاپ شده است در یادداشتی ضمن تمجید آثار ارزشمند محمود بیهقی به نقد کتاب های این تاریخ نگار محلی می پردازد.
ابوالفضل بروغنی:بعضی واژه” تاریخ” را “سریانی” و از ریشه” یرخ” و “مورخ” و “تاریخ” را از “نوشته” دانسته اند.برخی گفته اند تاریخ از ریشه کلمه “ماخ” است چنانکه در شاهنامه چنین کلمه ای داریم.کتاب مفاتیح الجنان خوارزمی تاریخ را از ریشه “ماه روز” دانسته است و برخی معتقدند تاریخ در زبان “سانسکریت” یعنی زبان قدیم مردم هندوستان از ریشه “تار” است و در زبان “اوستایی” که زبان کهن ایران است از ریشه “تر” به معنای دانشی که به بزرگان گذشته می پردازد و گروهی دیگر می گویند این واژه در زبان” پهلوی” از ریشه “ترخ” به معنای دانش گذشتگان است.”حوالقی” هم در کتاب “المعرب” خودش تاریخ را عربی نمی داند.با این نتیجه به احتمال زیاد باید بگوییم تاریخ یک واژه فارسی است که دگرگون شده واژه ماه روز است.هنوز ما در سبزوار این واژه را به کار می بریم.می گوییم فلانی ماه روزش نرفته یعنی اینکه هنگام زایمانش نشده است.
انواع تاریخ از دید نگارشی عبارتند از:
تاریخ محلی،تاریخ عمومی،تاریخ سلسه ای،تاریخ منظوم و تک نگاری.
۱-تاریخ محلی:به نوعی شهرشناسی است یعنی درباره یک محل یا شهر گفتگو می کند.جغرافیا،دانشمندان،زبان،دین و تاریخ آن منطقه را بررسی می کند مانند:تاریخ سیستان،تاریخ بیهق،تاریخ گیلان
۲-تاریخ عمومی:عموما از آغاز جهان به آن می پردازد مانند: تاریخ طبری و به دو قسمت تقسیم می شود
الف)تاریخ پیامبران
ب)تاریخ شاهان
تاریخ پیامبران را از حضرت آدم(ع)شروع می کند و تاریخ شاهان را از کیومرث.
۳-تاریخ سلسه ای:نمونه بارز آن تاریخ بیهقی و یا تاریخ مسعودی است که به تاریخ سلسه غزنویان می پردازد.
۴-تاریخ منظوم:نمونه نامی آن شاهنامه فرودسی است.تاریخ ظفرنامه حمدالله مستوفی نیز تاریخ منظوم به شمار می رود.
۵-تاریخ تک نگاری(منو گرافی):این تاریخ به شرح زندگانی یک شاعر،امیر و یا یک نویسنده می پردازد که نمونه بارز آن زندگی نامه رودکی اثر سعید نفیسی است.تک نگاری محصول چند ساله اخیر است که بوجود آمده است.یعنی در دوره های گذشته به آن شکل نداشته ایم.اثر مرحوم غلامحسین یوسفی درباره کریم خان زند نیز نوعی تاریخ تک نگاری محسوب می شود.
انگیزه های یک تاریخ نگار محلی:ثبت و ضبط کردن رویدادهای محلی زادگاه خویش که در تاریخ بماند و از این رو تاریخ نگار محلی ،جغرافیا،تاریخ،شرح زندگانی شاعران و عالمان،خاندان و طوایف مختلف و مهاجرت آنها را بررسی می کند.به واژگان زبان و سیر دگرگونی زبان آن منطقه می پردازد.افسانه ها،ترانه ها،بازی ها،آداب و رسوم ،جشن ها و ویژگی های آن منطقه را بررسی می کند.شرح دلاوری ها و جنگاوری پهلوانان را بیان می کند حتی به محصولات باغی،کوه ها،رودخانه ها و دیگر ویژگی های آن منطقه می پردازد و در مجموع هدف عمده تاریخ نگار محلی آن است که می خواهد منطقه خودش را در تاریخ ثبت کند.
ویژگی های یک تاریخ نگار محلی:باید از افراد مشهور آن منطقه باشد و آگاهی فراوان از حوزه گستره محلی خودش داشته و با واقعیت های آن جامعه آشنا باشد.در حوزه تاریخ،ادبیات،جامعه شناسی ،زبان شناسی،آداب و رسوم و دین شناسی اطلاعات فراوانی داشته باشد. یک تاریخ نگار محلی در پژوهش های علمی اش باید به آداب و رسوم،جشن ها،ویژگی های قومیتی و زبانی آن منطقه آشنایی و تسلط کافی داشته باشد.تاریخ نگار محلی بهتر از یک خاورشناس یا یک پژوهشگر که به منطقه آشنایی ندارد می تواند ظرایف زبانی را ثبت و ضبط کند.
نقد آثار نیک یاد بیهقی:
مرحوم محمود بیهقی سه اثر مهم به نام های،سبزوار شهر دانشوران بیدار،سبزوار شهر دیرینه های پایدار و دایره المعارف سبزوار دارد.نخست نامگذاری کتاب های استاد بیهقی را نقد خواهیم کرد.عنوان کتاب های سبزوار شهر دانشوران بیدار و سبزوار شهر دیرینه های پایدار فقط جنبه ادبی دارد و عناوین آن آهنگین و مسجع است و ارزش ادبی دارد،نه عقلانی است و نه استدلالی و باید گفت در مقام مقایسه مگر دیگر شهرها دیرینگی ندارند!دیگر شهرها مگر دانشوران بیدار ندارند!روستای مقیسه از سبزوار بسیار دیرینه تر است بنابراین عنوان کتاب سبزوار شهر دیرینه های پایدار هیچ وجه منطقی،عقلانی و درستی ندارد و باید در نامگذاری آن به آثار تاریخی و ریشه های تاریخی و زبانی توجه کنیم.بنده در مقاله ای در معرفی سبزوار گفته ام،سبزوار شهر ساسان چون بنیانگذار این شهر ساسویه بن شاپورالملک بوده است که متاسفانه کسی به این نامگذاری توجه نکرده است.
[۸/۲، ۱۷:۰۳] ملک بیداری: دو کتاب سبزوار شهر دانشوران بیدار و سبزوار شهر دیرینه های پایدار ،متاسفاته شابک و فیبا ندارد و ثبت کتابخانه ملی نیست و دانشگاه آزاد بدون مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این دو کتاب را چاپ کرده است.
در حوزه تحقیق ،کتاب های محمود بیهقی کمی سطحی است.در حوزه ریشه شناسی لغات ،نام روستا ها و دین شناسی این محقق می توانست بیشتر کار کند.کتاب سبزوار شهر دیرینه های پایدار منظم تر و علمی تر از کتاب سبزوار شهر دانشوران بیدار است.به طور مثال کتاب سبزوار شهر دیرینه های پایدار که بیشتر به جغرافیای سبزوار می پردازد به ترتیب جغرافیای طبیعی،انسانی و سپس اقتصاد سبزوار و تقسیمات اداری که شیوه خوبی است را بررسی می کند و محققان می توانند از شیوه علمی و منظم این کتاب بهره ببرند.کتاب سبزوار شهر دیرینه های پایدار به مولفه های نویسندگان گذشته بسنده کرده است،نکته تحلیلی ندارد و فقط از نوشته های دیگران بهره برده است که موضوع قابل توجه آن این است که نکات ارزشمند را دسته بندی کرده است ولی تحلیل منطقه ای درستی نکرده است.از روستای مقیسه که قدمت تاریخی دارد چیزی نگفته است.درباره خانواده های اصیل زرتشتی مقیم سبزوار بحث نکرده است.از بقایای ایران باستان در سبزوار سخنی نگفته است.در بررسی گویش سبزوار و ریشه شناسی واژه های سبزواری،آتشکده های سبزوار بویژه آتشکده روستای گنبدز تنها به این نکته بسنده کرده است که آنجا را بیت النار گفته اند ولی چرا بیت النار و این آتشکده در کجاست هیچ اشاره ای به آن نکرده است.
در مورد هویت تاریخی،ایرانی و سبزواری،کتاب تاریخ بیهق و جناب بیهقی مطلبی نگفته اند.در کتاب سبزوار شهر دانشوران بیدار استاد بیهقی از یک شیوه دقیق و منظم استفاده نکرده است.در قرن سوم هجری از محمد بن سعید بیهقی به عنوان نخستین شاعر سبزوار و از ابراهیم مقیسه به عنوان نخستین نویسنده سبزوار نام برده است در حالی که می توانست از چگونگی شکل گیری شعر فارسی بنویسد تا به برسد به محمد بن سعید بیهقی به عنوان نخستین شاعر سبزوار که در قرن سوم هجری زندگی می کرده است.بسیاری از بزرگان سبزوار را در هیچ کدام از دو کتاب ارزشمند خودش نیاورده است. از خاندان بروغنی نامی نیاورده است.به طور مثال از شیخ محمد رضا بروغنی،عالم ،متکلم و فیلسوف سده سیزدهم که هم روزگار حاج ملاهادی سبزواری بوده است و زندگانی آن در کتاب هایی چون ریحانه الادب و لغت نامه دهخدا و سایر آثار آماده است صحبتی نکرده است.از ملا محمد کاظم بروغنی متخلص به “سر”که شعر معروف آن روی تربت حاج ملاهادی نوشته است: “اسرار چو از جهان به در شد
از فرش به عرش لاله بر شد
تاریخ وفاتش گر بپرسند
گویم که نمرده است زنده تر شد”
سخنی نگفته است.از ملامحمد بروغنی که شاگرد حاج ملاهادی سبزواری است واز شاعران دوره قاجار است با نام “عبرت” در صفحه ۱۱۱ یاد می کند اما از دختر آن به نام صابره بروغنی که دیوان ارزشمندی دارد و شعرهای بسیار پخته ای سروده و تنها شاعر زن سبزواری عصر قاجار است مطلبی ننوشته است.
[۸/۲، ۱۷:۰۳] ملک بیداری: از خاندان بزرگ حسامی،شیخ محمد علی حسامی مشهور به حسام الشریعه ،بزرگ روستای صدخرو که صاحب سه اثر به نام های مرات التواریخ ،میزان العقاید و دیوان اشعار است صحبت نکرده است.
بزرگ ترین اشکال دایره المعارف سبزوار اثر مرحوم بیهقی این است که نام شخصیت ها،شاعران و نویسندگان را در زیر واژگان آورده است.به طور مثال خواجه نظام الملک را در کنار واژه هایی چون خوار،خواردن،خود به خود آورده است یا حمزه آذرک را در کنار واژه حموم آورده است که شیوه تقسیم بندی درستی نیست.اگر واژه ها،کنایه ها،شخصیت ها را استاد بیهقی در دایره المعارف سبزوار از یکدیگر تفکیک می کرد کار پژوهشگر و نویسنده را آسان تر می کرد، هر چند که کار مرحوم بیهقی بسیار ارزشمند است چرا که یک اثر شخصی است و کارهای انفرادی بسیار سنگین است و چنانچه اقدام نیک یاد بیهقی به صورت گروهی انجام می شد بسیار ارزشمندتر بود.امیدوارم محققان و پژوهشگران که دل بسته این آب و خاک هستند کار این بزرگ مرد را تکمیل کنند./منتشر شده در نشریه ملک بیداری